بارمان جیگر ،برسام عسل

دیر اومدیم ولی با دست پر

1390/4/22 14:29
نویسنده : فاطمه
1,033 بازدید
اشتراک گذاری

سفرنامه کیش

 

اول از همه کشتی سواری آقای بارمان و برسام ( یکی از آرزوهای بارمانه سوار کشتی و هواپیما و اتوبوس و حتی آژانس بشه خلاصه سوار هر چیری به غیر از ماشین شخصی ) البته منم میزارم به حساب اینکه قراره یکی از رجال بشه و راننده داشته باشه

بارمان و بزسام در کشتی

بارمان در کشتی

برسام در حال چاپو کردن آدامس رستوران

اولش یه ذره نگاه کرد و بعد که دید خبری نیست با خشونت گفت آدامسسسسسسس آفاهه هم ترسید همه آدامسا رو تقدیم کرد

برسام قلدر

برسام موفق میشود

و حالا دوباره قسمت مورد علاقه بارمان (مایعات آبمیوه شیردر انواع مختلف چایی نوشابه ها ) بعضی وقتا فکر میکنم تو بچگی بلعیدنو خوب یاد نگرفته

بارمان

برسام

مثلا بعد از خوردن نوشیدنی سر میز شام میخوابه آخه دیگه کاری نداره که

بارمانی

وبعدشم با شروع آهنگ مورد علاقش از خواب می پره و ابراز وجود می کنه نمیدونید وقتی آرتینو رو سن دبد که داره مریمو می خونه چه تعجبی کرده بود

رقص بارمان

ابنجا رو واقعا به موقع خوابیدن

خواب به موقع

برسام گامبو از خواب بیدار شده و یه چیزی برای خوردن پیدا کرده صبحونه که میرفتیم رستوران گریه میکرد پبو ( پلو ) میخوام امروز صبحم تاره ازم کباب میخواست

برسام گامبو

بازم برسام

برسام

عکسای هنری که ببنید چقدر هوا شرجی بود

همسفرها

جوجو

بارمان عاشق برسام میشود

عشقولانه ها

البته زیاد جدی نگیرید هر چهار روز به بار ابن اتقاق میوفته

ودر آخرم یه عکی بیات شده ار نقاش باشیها

نقاشباشیها

آخ اصل کاری یادم رفته بود

پسرا در حال دید زدنه مسافرای هتل ( پسر داشتنم سخته ها )

دید

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامي آلينا
22 تیر 90 17:24
فاطمه اين عكس آخريه رگ غيرتم روبيرون آورد.جواب عروست روچي ميدي هان؟
مامان سهند
22 تیر 90 17:35
به به خوب بلدن چی کار کنن(عکس آخری رو میگم)
سودی مامان پندار
23 تیر 90 11:47
سلام عزیزم قربونشون برم خوشگلای خاله
شيرين و سارينا
25 تیر 90 10:39
واي فكر كنم كل زندگيت هيجان و شيطنت دو تا گل پسره
مامان کیان و کارین
25 تیر 90 10:49
آخه من قربون صدقه کدوم عکس برم ؟؟ اولیش که بارمان با صورتش مشغوله و برسام اینقدر قشنگ داره به دوربین نگاه می کنه ؟ اونی که دوتایی دارن نوشیدنی می خورن و برسام تموم لباس و صورتش رو خیس کرده ؟ دوتایی خوابشون برده ؟ شکموی پاپ کورن خور با اون کتونی قشنگ و تاپ گوچی ؟ اونجایی که بارمان به زور برسام و بغل کرده؟ ( ما هم از این مدل عکس ها داریم ) یا اونجایی که دارن بیرون هتل رو دید می زنن ؟ همشون قشنگند . یه عالمه انرژی مثبت گرفتم از این پسرای دوست داشتنی . خدا واستون نگهشون داره یه عالمه ببوسشون ، بچلونشون
صدف مامان آيرين
1 مرداد 90 11:26
عزيزم معلومه سابي به اين وروجكاي شيرين خوش گذشته. خيلي عكساشون قشنگ بود و البته خوردنييييي.حسابي بچلونشون.راستي من هم عكس گذاشتمو حتما بياين
مهناز
5 مرداد 90 13:21
خیلی دوستون دارم پسرای خوشگل خیلی ماهید افرین به شماها که به موقع خوابیدین گذاشتین مامان و بابا یه استراحتی بکنن. بوس واسه دوتا پسر گل گل مامان مهناز و ارسطوhttp://www.niniweblog.com/images/smilies/smile%20(8).gif
خاله ني ني
12 آبان 90 19:07
وقتي تو توالت همديگرو ديد ميزنن وازشون مي خندين، نتيجه اش اينه ديگه ميرن مردم رو هم ديد ميزنن. ببينن جاهاي ديگه چه خبره. واي كه سوختم از حسادت. كباب شدم. كاش بچه هاي منم هيز مي شدن خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا. ننه با فرهنگ