بارمان جیگر ،برسام عسل

کوچول موچولای قشنگم روزتون مبارک

1390/7/17 12:00
نویسنده : فاطمه
1,154 بازدید
اشتراک گذاری

البته میدونم یه ذره باتاخیره ولی از مامان پر مشغلتون همینرو بپذیرید

ولی خوب بازم خوبه از جشنهای شهرکمون نزاشتم عقب بمونید و بردمتون جشن

روز اول جشن بادباکها بود که به دلیل نبودن بابایی سه تایی رفتیم بادبادکمون هم برای اولین بار یه عالمه بالا رفت و حالشو بردیم و آقای بارمانم توی جشن یه کوچولو از مامانی جدا شده بود و گم شد تو اون شلوغی ،ومنم حسابی نگران، شروع کردم به دنبال گشتن و تو همین اوضاع از حراست هم یه بند صدا میکردن یه پسر بچه که گم شده به نام محمد فرزند محمود پیش ماست مامانش بیاد ببردش منم فکر نمیکردم که بارمان باشه .تا خاله مریم دیده بودش و رفته بود گفته بود چرا اسم این بچه روهم صدا نمیزدین مامانش خیلی نگرانه گفتن خوب محمد همینه دیگه ما ازش پرسیدیم اسمت چیه گفت محمد و اسم بابات گفت محمود دیگه ما  از کجا میدونستیم

خلاصه اینم خاطره روز کودک آقای بارمان

برساممکه یه عالمه پسر خوبیه

البته الان اینجا نیست مگر نه اگه میشنید من گفتم پسر خوب زود میدویید جلو و میگفت جایزه میخوام تافی بیار

بچم دیگه شرطی شده هر وقت از نظر من پسر خوبی باشه باید تافی بگیره

راستی چهارشنبه هم توی مهد یه تولد برای بارمان گرفتیم که حسابی خوش گذشت

در پست بعدی با عکس تولد میایم حتما

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان وندا
17 مهر 90 12:30
سلام کوچولوهای با نمک،مامانی هم خوب مینویسه ها،پسرای شیطون دوستتون دارم
مهسا
17 مهر 90 17:08
راستشو بخوای از خوندن وبلاگت و با دیدن گل پسرای ماهت کلیییییییییییی انرژی گرفتم دوستم . چقد دلم خواست الان 2 تا نینی داشته باشم .. می شه لینکت کنم؟؟ خوشحال می شم اگه اجازه دادی رو وبلاگم بهم اطلاع بدی ممنون


سلام ما لینکتون کردیم ولی رو وبت نتونستم پیغام بزارم حقیقتش یه عالمه برات نوشتیم و نشد

مامي آلينا
19 مهر 90 16:50
محمدجون روببوس